طراحی

تعاریف بسیار متعدد و تصورات غلطی از اینکه طراحی چیست، چطور تعریف می‌شود و چه عناصری دارد، در گوشه‌وکنار دیده می‌شود. اما واقعاً طراحی چیست؟ تصور غلطی وجود دارد مبنی بر اینکه طراحی، صرفاً زیبا کردن چیزها است.

البته این موضوع هم درست است که یکی از عناصر طراحی، صرفاً زیبایی شناسانه است اما همه آن چیزی که طراحی را تعریف می‌کند این نیست. در ادامه لیستی از برخی مواردی که طراحی را تعریف می‌کند، شرح داده شده است:

طراحی اطراف ما را احاطه کرده است.

این امر بر نحوه عملکرد اشیاء و محیط اثر می‌گذارد. چیزی است که توسط همه، از جمله خود شما انجام می‌شود حتی اگر هرگز خودتان را یک طراح در نظر نگیرید. شما همیشه مشغول طراحی هستید، در مدرسه یا محل کار و در زندگی شخصی خودتان.

هر انتخابی که برای حل یک مسئله می‌کنید، تصمیمی طراحی شده به حساب می‌آید. شیوه‌ای که حاضر می‌شوید، موهایتان را شانه می‌زنید، سپس قهوه می‌خورید و درنهایت دندانتان را مسواک می‌زنید، تصمیمی طراحی شده است انتخابی درونی برای طراحی صبح به روش خودتان.

این ممکن است به این هم بستگی داشته باشد که خمیردندانتان از چه چیزی ساخته شده یا طعم قهوه‌تان چطور است و چقدر دندانتان را زرد می‌کند. شما این مسائل را در بعضی مواقع با انجام کارهای روزمره همچون خوردن قهوه پیش از مسواک زدن، انجام می‌دهید.

design 2

طراحی، حلال مشکلات است.

علائم اضافه شده به یک در که نشان می‌دهد از طریق هل دادن یا کشیدن باز می‌شود اساساً مفید است، نه؟ یک طراحی بهتر می‌تواند جهت در را ملموس‌تر کند؛

داشتن دستگیره در طرفی که باید کشیده شود و فضای صافی برای قسمتی که باید هل داده شود می‌تواند مشکل را حل کند و دیگر نیازی به برچسب نباشد. اما طراحی فقط نشانگری بصری برای نشان دادن اینکه از چه راهی می‌توانید دری را باز کنید نیست.

تصمیم اینکه در وقتی از داخل هل داده شود، باز شود، در صورت اضطرار، تصمیمی طراحی شده است و شاید مهم‌ترین نکته‌ای است که باید مورد توجه قرار گیرد. موضوع فقط بدیهی بودن شکل باز شدن در نیست بلکه در نظر گرفتن این موضوع هم هست که از چه جهتی باز شود بهتر است.

مثال
اگر شما یک طراح در باشید، مشکلی که حل می‌کنید این است که می‌خواهید دری بسازید که امنیت بالایی داشته باشد. راه‌حل اینکه دری از داخل باز شود خصوصاً در مواقع اضطراری، مشکلتان را حل می‌کند؛ این کار را می‌توانید با قرار دادن یک صفحه فشار زیبا روی قسمت داخلی در انجام دهید و یک راه‌حل زیبا برای مشکلتان داشته باشید.

شنیدن مشتریان و نیازهایشان روشی است که می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که طراحی‌های ما مشکلاتشان را به درستی حل می‌کند. راه‌حل‌هایی که اتخاذ می‌کنیم نشان دهنده نیازهای واقعی افراد است حل مشکلاتی که ممکن است آن‌ها را ناامید کرده باشد.

بهترین روش برای هرکسی که طراحی می‌کند، طراحی محصول یا خدمتی است که درواقع نشان دهنده نیازهای فرد با شنیدن و فهمیدن مشکلاتشان در وهله اول باشد.

محصولات بسیاری بدون شنیدن یا مشورت گرفتن با مصرف‌کنندگان ساخته می‌شوند که معمولاً عاقبت خوشی ندارند. اینترکام، شرکتی است که به مشتریان، ابزار حمایتی ارائه می‌کند. در این ارتباط شعاری دارد:

اگر شما آشپزی بودید که می‌خواستید بدانید مشتری از طرز تهیه سوپ جدیدتان راضی است یا نه، چگونه این را می‌فهمیدید؟ موضوع ساده‌ای است. قرار نیست موشک هوا کنید.

در دنیایی ایده آل، بهترین راه پرسیدن از کسانی است که از آن استفاده می‌کنند یا قصد استفاده از آن را دارند؛ اینکه بدانید پیش از اینکه ایده‌تان را ببینند و بعد از آن چه فکری درباره‌اش می‌کنند. در این صورت، می‌توانید در حین کار روی محصولتان، بازخوردهایی دریافت کنید پیش از اینکه خیلی دیر شود، می‌توانید این بازخوردها را اعمال کنید.

design 3

طراحی، قصه‌گویی است.

یک داستان خوب آغاز، میانه و پایان متمایزی دارد؛ مسیری مشخص برای مخاطبان جهت اینکه زمانشان را صرف کنند و خودشان با آن روبرو شوند. وقتی کتابی می‌خوانید یا فیلمی می‌بینید، داستان را به ترتیبی دنبال می‌کنید که امیدوارید منطقی باشد و آن را تجربه کنید.

همان‌طور که مشتری شما با اپ، وب‌سایت، اینفوگرافی، جهان سه‌بعدی و… شما همراه می‌شود، مشغول تجربه داستان شما می‌شود. این چیزی است که طراحی تجربه کاربری یا UX را می‌سازد.

درواقع بخشی از ابزارهایی است که در دسترس شما است تا به افراد کمک کنید بفهمند چه مشکلی را حل می‌کنید و همین طور به آن‌ها بگویید چگونه با چیزی که خلق کرده‌اید تعامل کنند.

اینکه چگونه یک فرد در یک فضای فیزیکی مشابه حرکت می‌کند: به آن‌ها اطلاعات بصری ارائه می‌شود و از این طریق آن‌ها انتخاب می‌کنند چگونه پیش بروند. می‌توانید کسی را تشویق کنید از طریق نشانه‌های پیمایشی در یک ساختمان حرکت کند یا حتی عناصر ظریف‌تری مثل معماری که آن‌ها را به خود جلب می‌کند.

مشتری شما ممکن است در صورت گیج شدن، تجربه متفاوتی داشته باشد که موجب شود آنجا را ترک کند (یا اپ را ببندد) یا تجربه‌ای منفی داشته باشد که اگر چیزی او را بترساند به سرعت از آنجا برود (یا اپ را پاک کند).

افراد از محصولات دیجیتال به روش‌های غیرمنتظره‌ای استفاده می‌کنند بنابراین بسیار مهم است که آن‌ها را به بهترین شیوه راهنمایی کنید جوری که بفهمند این محصول یا خدمت برای استفاده آن‌ها فراهم شده است.

با استفاده از راهنمایی فعال مشتریان، قادر خواهید بود به آن‌ها کمک کنید تجربه بسیار خوبی داشته باشند و این‌گونه بیش‌ترین بهره را از محصول خود ببرید.

نوشتن در کنار قصه‌گویی

نوشتن هسته اصلی پروسه طراحی است که باید به آن توجه شود. اشتباهات املایی به همان اندازه می‌تواند اهمیت پیدا کند که یک طراح مطالبش را از جای دیگری کپی کند.

از آنجایی که طراحی فقط به این معنی نیست چیزی که خلق کرده‌اید چگونه به نظر می‌رسد بلکه میزان در دسترس بودنش برای مخاطب، وضوح کلمات موجود در صفحه و همچنین انتخاب نوع فونت هم بسیار اهمیت دارد.

ممکن است بپرسید، چرا به من گفته شده که طراحی درباره نوشتن و قصه‌گویی است؟ تأثیر یک جمله را با غلط املایی در یک اپ درباره ارائه خدمات سلامت یا وب‌سایت بانک در نظر بگیرید. بسیار مهم است که افراد هم به خدمات شما و هم به چیزی که می‌نویسید و نشان‌شان می‌دهید اهمیت بدهند.

فرض کنید تجربه بد یا املای غلط در هنگام استفاده از محصول شما در دنیای واقعی تأثیری روی فرد می‌گذارد که می‌تواند برند و محصولاتش را کنار بگذارد.

نکته دیگری که باید در نظر داشته باشید این است که تکنولوژی‌ها و ترندهای طراحی جدید همیشه در حال ظهور هستند. درک و استفاده از یک اصل اساسی همچون داستان‌گویی شما را برای انواع جدید طراحی از جمله ترندهای آخری که آمده همچون ربات چت و واقعیت افزوده آماده می‌کند.

طراحی، اول عملکرد، سپس شکل

مسئله فقط ساخت چیزهای زیبا نیست اغلب زنجیره‌ای از عملکرد است که تجربه‌ای عالی به مخاطب/مشتریان ارائه می‌کند.

استیو جابز می‌گوید:

بیشتر افراد این تصور غلط را دارند که طراحی، همان چیزی است که دیده می‌شود، افراد، طراحی را روکش درنظر می‌گیرند اینکه به طراح این جعبه داده می‌شود و از او درخواست می‌شود «کاری کن خوب به نظر برسد». این چیزی نیست که ما درباره طراحی فکر می‌کنیم. صرفاً چیزی نیست که به نظر می‌رسد یا حس می‌شود. طراحی یعنی چگونه کار می‌کند.

برای اینکه به مثال در هل دادنی/کشیدنی برگردیم، نشانگر اینکه چگونه از در استفاده کنید می‌تواند در عین کاربردی بودن، زیبا هم باشد و می‌توانید از یک دستگیره یا تایپوگرافی هنری استفاده کنید.

استفاده از ابزار زیبا می‌تواند به شما در رسیدن به هدفتان و نشان دادن اینکه چگونه در باز می‌شود کمک کند و همچنین به لحاظ زیبایی‌شناسانه بسیار چشم‌نواز است و علاوه بر طراحی کلی داخلی می‌تواند زیبایی بصری بسیاری به فضای کلی معماری ساختمان دهد.

خلق بهترین راه‌حل برای مشکلات مشتریانتان اغلب منجر به ساخت محصولی می‌شود که استفاده از آن بسیار خوشایند و لذت‌بخش است.

design 4

طراحی با مفاهیم زیبایی‌شناسی در ارتباط است.

میدانم، کمی پیش گفته بودم طراحی یعنی عملکرد.

اما تبعات مثبت بسیاری برای حل مسائل، قصه‌گویی و ساخت چیزی که عملکرد خوبی داشته باشد، وجود دارد: اغلب بسیار ساده است و کاربری آسانی دارد. در اینجا همیشه فرصت برای طراحی بصری محصول وجود دارد. این‌ها اقداماتی اضافه است که به کار می‌گیرید تا در رقابت با دیگران پیروز شوید و رشد محصولتان در درازمدت پایدار باشد.

اگر همه حساب‌های بانکی به صورت نظری پول شما را نگه دارند، پس چه فرقی با هم می‌کنند؟ سهولت در استفاده دارند یا به‌نوعی سرگرم‌کننده هستند؟

همچنین پدیده‌ای به نام اثر زیبایی‌شناسی نیز وجود دارد که این تصور هست که افراد معتقدند محصولی که به لحاظ زیبایی‌شناختی خوشایندتر باشد، استفاده از آن راحت‌تر است. این امر به معنای تعصب در جذابیت نیست که اغلب هنگام بحث درباره انتخابات ریاست جمهوری مورد اشاره قرار می‌گیرد.

عناصر طراحی

هر طراحی با عناصر اساسی مشابهی آغاز می‌شود نقطه، خط و شکل. به همین ترتیب، حتی پیچیده‌ترین طراحی‌ها می‌تواند به این موارد مهم تجزیه شود. معتقدیم که طراحی‌های عالی از مواردی هستند که از این عناصر مهم به شکل مؤثرتری استفاده می‌کنند.

برای مثال، در روزهای ابتدایی یک طراحی خاص، اغلب درباره اینکه چه ابزاری برای خلق طراحی‌های مدرن برای صفحه نمایش نیاز است، صحبت خواهد شد. در ادامه متوجه خواهید شد که ابزار نباید بزرگ باشند تا اگر به خوبی و با دقت انتخاب شوند به درستی در کنار یکدیگر عمل ‌کنند.

با مجموعه کوچکی از عملکردها (همچون ابزار وکتور نتورک یا یک فریم)، طراحان می‌توانند چیزهای متفاوتی را خلق کنند تا معنای پیچیده‌ای را انتقال دهند.

همین موضوع برای طراحی ارتباطات هم صادق است. می‌توانید با استفاده از مجموعه کوچکی از اشکال ابتدایی برای ساخت چیزهای بسیار پیچیده استفاده کنید و از این طریق جهان طراحی خود را بسازید. اگرچه استفاده از اشکال و رنگ‌های اولیه به عنوان اصولی بنیادی در مدارس طراحی مطرح میشد، اما این فرم‌ها به مدت صدها سال بخشی از زبان طراحی بوده‌اند.

متروی نیویورک و طراحی

نقشه و علائم معروف متروی نیویورک نمونه‌ای عالی از این عمل است. پیش از تغییرات اساسی طراحی خود در دهه 1960، سیستم متروی نیویورک اقدامی سردرگمانه با صدها نشانه بود که به شکلی متناقض در یک ایستگاه واحد وجود داشتند.

تا سال 1965 همین‌گونه بود تا وقتی‌که طراحان گرافیک، ماسیمو ویگنلی و باب نوردا وظیفه ساخت هویت بصری مترو را با قابلیت استفاده در خود آن به عهده گرفتند و این شد که علامت‌گذاری مترو به لطف آن‌ها به درستی انجام شد. این زوج بر ساختن سیستمی تمرکز کردند که مشکلات را به طور مستمر حل می‌کرد و درعین‌حال به لحاظ زیبایی‌شناسی، خوشایند بود.

نتیجه همان سیستم طراحی شده مشابهی است که امروزه می‌شناسید. طراحان یک دفترچه راهنمای 182 صفحه‌ای برای اداره حمل‌ونقل نیویورک ساختند تا تمام مواردی که در طراحی باید نشان داده شود و آن‌هایی که نباید نشان داده شود را مشخص می‌کرد –و این به عنوان یکی از نمادهای مهم کار در دنیای واقعی شناخته می‌شود.

طراحی اغلب یک عنصر بصری یا وجودی دارد و تجسم بصری طراحی به طور ایده‌آل به این شکل است که نگاه کردن یا تجربه آن خوشایند است. اغلب اگر قصد دارید محصولی را به روشی که تماماً روی سهولت در استفاده متمرکز است بنا کنید، زیبایی‌شناسی را دنبال خواهید کرد.

طراحی، سؤال پرسیدن است.

به عنوان طراح باید بپرسید «چرا؟» شاید نه به اندازه یک بچه 4 ساله ولی تقریباً به همان اندازه.

برای چه کسی طراحی می‌کنیم، مشکلاتی که با آن روبرو هستیم چیست؟ چگونه می‌توانیم آن مشکلات را حل کنیم؟ چرا راه‌حل ما ممکن است جواب ندهد؟ چه کاری می‌توانیم در جواب چنین رخدادی انجام دهیم؟ چرا چنین تصمیمی توسط گروه یا شرکت ما گرفته شد؟

سؤالات بسیاری وجود دارد که باید پیش، حین و پس از ساخته شدن محصول بپرسید.

کنجکاو باشید.

design 5

طراحی، تمرین و ممارست طلب می‌کند. 

طراح بودن مستلزم صرف وقت برای ساختن سطح تجربه‌تان است. شما قرار نیست در همان روز اول بهترین باشید. اشکالی هم ندارد. مهم است که به کار کردن ادامه دهید و بهتر شوید. ایرا گلس، درباره شکاف خلاقانه میان دانستن چیزی که خوب به نظر می‌رسد اما قادر به ساختن آن نیستید، صحبت می‌کند. این گامی ارزشمند در سفر شما برای تبدیل شدن به یک طراحی عالی است. درک اینکه چگونه کار می‌کند، به نظر شما چطور است و ساختن آن.

توصیه ایرا گلس برای طراحان مبتدی و خلاق

توصیه ایرا گلس برای افراد خلاق مبتدی به شرح زیر است:

«… ما وارد این کار می‌شویم چرا که طعم خوبی از آن چشیده‌ایم. اما در آن شکافی وجود دارد. در چند سال اولی که شما چیزهایی می‌سازید، چیزی که می‌سازید بسیار خوب نیست. خب؟ آن قدرها عالی نیست. سعی دارد خوب شود، پتانسیلش را هم دارد و هم بسیار خوب نیست.

اما چیزی که شما چشیده‌اید، چیزی که شما را وارد بازی کرده هنوز هم محرک شما است. همین سلیقه شما به اندازه‌ای خوب است که می‌توانید بگویید چیزی که دارید می‌سازید برایتان ناامیدکننده است. میدانید منظورم چیست؟

افراد بسیاری هرگز از آن مرحله عبور نمی‌کنند، افراد بسیاری در آن مرحله، تسلیم می‌شوند. و چیزی که مایلم صمیمانه به شما بگویم این است هرکسی که اطرافم می‌شناسم کارهای خلاقانه جذابی انجام می‌دهد، از یک دوره چند ساله کار کردن مداوم گذشته‌است.

دوره‌ای که سلیقه‌شان به آن‌ها می‌گفت به اندازه کافی خوب نیستند و می‌خواستند بهتر شود. آن‌ها می‌دانستند این دوره کوتاه است.

چیزی که می‌خواهم به شما بگویم این است که همه می‌توانند از این دوره عبور کنند. اگر از آن عبور کنید، اگر همین الآن از این دوره عبور کنید، اگر می‌خواهید از پس چنین دوره‌ای بربیایید؛ باید بدانید چنین چیزی کاملاً طبیعی است و مهم‌ترین کاری که باید بکنید این است که به تمرین کردن ادامه دهید.»

روند طراحی

این به این معنی است که چندین و چند سال طراحی در پیش دارید پیش از اینکه طراح بزرگی شوید. به خودتان بر اساس برنامه‌ای روزانه چالش‌های طراحی کوچکی دهید و سعی کنید چیز جدیدی خلق کنید مهم نیست چقدر کوچک باشند. تضمین می‌کنم اگر به تمرین کردن ادامه دهید، خیلی زودتر از پس این دور برمی‌آیید.

پشتکار و نظم شما را به یک متخصص تبدیل می‌کند. مهارت‌هایتان و نمونه کارهایتان را بسازید و مشکلات و مسائلی که افراد با آن روبرو هستند را حل کنید.

همان‌طور که شاید تاکنون متوجه شده باشید، تعریف طراحی ساده نیست. تعداد زیادی رشته است که کنار یکدیگر قرار می‌گیرند تا چیزی ساخته شود که افراد بتوانند از آن استفاده کنند و اغلب در این مسیر با سایر حوزه‌ها از جمله نوشتن و حتی توسعه همپوشانی دارد.

تقریباً مانند هنر، بسیاری از امور را می‌توان طراحی درنظر گرفت تا جایی که حدود ذهنی ما این اجازه را به ما بدهد. درحالی‌که برخی چیزها می‌توانند درعین‌حال که برای بیننده چالش‌برانگیز باشند، هنر هم درنظر گرفته شوند، طراحی هم می‌تواند همین طور باشد.

همه طراح هستند و می‌توانند تصمیم‌های طراحی شده با تأثیرگذاری بسیار بالا بگیرند بدون اینکه بفهمند طراح هستند. وقتی تأثیر یک تصمیم را بدون اینکه آن را به طور سنتی طراحی درنظر بگیرید، به راحتی می‌توانید آن را درک کنید.

دنیل بورکا می‌گوید:

وقتی یک مهندس از یک میانبر در کارش استفاده می‌کند، لازم است بفهمد که این کار چگونه به تجربه مخاطبش آسیب میزند. به همین ترتیب، وقتی یک طراح، مهندسی را به سمت ساخت تغییری سوق می‌دهد که عملکردی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، مهندس باید به طراح کمک کند تا بهترین تصمیم طراحی شده کلی را بگیرد نه اینکه فقط به نتیجه برسد و آنچه را که طراح خواسته انجام دهد. این همان همکاری محترمانه‌ای است که باعث می‌شود طراحی‌ای عالی انجام شود.

 

در حوزه طراحی جهت تبلیغات و برندینگ و وب سایت خود چه فعالیت هایی انجام داده اید؟

تجربیات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

کارشناسان آران آماده پاسخگویی به سوالات شما در این زمینه هستند.

همچنین می توانید با وارد کردن ایمیل/شماره تماس خود در این صفحه از خدمات تبلیغات آران بهره مند شوید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *