طراحی اپلیکیشن چیست؟
در این مقاله با مراحل اولیه طراحی یک اپ، پی ریزی اصول اساسی، طراحی تجربه کاربری، طراحی رابط کاربری و ارائه به بخش توسعه آشنا می شوید. برای ساخت یک اپلیکیشن چه کارهایی باید انجام داد؟ این سوال در رتبه دوم بیشترین سوالاتی که مشتریان از ما می پرسند قرار دارد. (سوال رتبه اول این است که: «روند کار شما چیست؟»)
قبل از هرچیز، فریب تبلیغات واهی را نخورید «با 3 مرحله آسان یک اپلیکیشن بسازید!.» ساخت اپلیکیشن شوخی بردار نیست. بله مطمئناً اگر بخواهید، ممکن است بتوانید یک برنامه ساده و ابتدایی را در چند ساعت با PhoneGap (یک برنامه شبیه به Wix برای اپلیکیشن های موبایل) بسازید.
اما اگر این چیزی نباشد که شما می خواهید چطور؟ اگر خواسته شما این باشد که برای ساخت این برنامه واقعا کمی وقت بگذارید و در مورد طرحی فکر کنید که برنامه شما را محبوب کرده و به یک موفقیت مالی برساند؛ در این صورت چطور خواهد بود؟
مرحله اکتشاف , پی ریزی اساس اپلیکیشن موبایل شما
اغلب، افراد بدون هیچ استراتژی و هیچ اطلاعی در مورد روند ساخت اپلیکیشن به سرعت دست به کار می شوند. آن ها با عقاید و پیش داوری های خود وارد کار شده و برخی عوامل بسیار موثر در موفقیت اپلیکیشن را نادیده می گیرند.
درنهایت، این عدم برنامه ریزی منجر به ایجاد موانع و پیچیدگی هایی بر سر راه آنها می شود که به نوبه خود سرعت کارشان را کاهش داده و صرف زمان و منابع بیشتری را میطلبد. تجربه به ما نشان داده است که یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت اپلیکیشن های موبایل، برنامه ریزی ضعیف و فقدان استراتژی است. درواقع حرف اصلی این مقاله این است که:
به همین دلیل است که هر شرکت حرفه ای طراحی اپلیکیشن موبایل، برای آماده سازی یک اپلیکیشن، مرحله اکتشاف را ضروری میداند.
مرحله اکتشاف، یک اصطلاح فانتزی برای تحقیقات پیش از توسعه است (یک اصطلاح جالب دیگر). در این مرحله باید اهداف برنامه، مشکل/ مشکلاتی که حل میکند و انتظارات کاربران تعریف شود.
اهداف این مرحله عبارتند از:
- تعریف پروژه از دیدگاه مدیریت پروژه
- شناسایی خطرات و وابستگی های پروژه
- برآورد هزینه و زمان واقعی پروژه
گامهای اکتشاف / مرحله برنامه ریزی
مرحله 1: ایده پردازی ــ یک ایده پیدا کنید.
اغلب این عبارت را می شنوید که: «ایده ها ارزشی ندارند، همه چیز در مورد اجرا است». حال فرض میکنیم یک ایده مسخره و بی معنی داریم مثل “هی”. شما هنوز هم می توانید این پروژه را مشهور کنید و از نظر مالی به موفقیت برسانید، اگر چه یک نبرد دشوار خواهد بود.
اما مسلماً اگر با یک ایده خوب شروع کنید، کار شما راحت تر و بهتر خواهد بود. اگر قصد دارید از این اپلیکیشن درآمدی به دست آورید (و ضمناً بهتر است چنین قصدی داشته باشید چرا که شما دارید زمان و پول خود را صرف این کار می کنید)، در این صورت باید با یک ایده اپلیکیشنی شروع کنید که پتانسیل سود آوری در طولانیمدت را داشته باشد.
معمولا ایده از مشکلی ناشی می شود که خود شما با آن مواجه هستید، یعنی سازنده اپلیکیشن. گاهیاوقات می تواند مشکلی باشد که افرادی که میشناسید، با آن روبرو هستند.
در اصطلاحات عامیانه تکنولوژی به این کار “خاریدن خارش خود” می گویند. با این حال مراقب باشید؛ چرا که ممکن است فکر کنید چون خودتان کاربر هستید، هر چیزی که نیاز است در مورد کاربران بدانید را می دانید. این تقریباً هیچ وقت درست نیست.
اما اگر به هرحال می خواهید این مسیر را انتخاب کنید، یک لیست از مشکلاتی که دوست دارید حل شوند تهیه کرده و مشکلی را انتخاب کنید که خواب را از چشمتان میگیرد. این مشکل دقیقاً همان چیزی است که می خواهید با آن قدم بعدی را بردارید. تبریک! حالا یک ایده برای اپلیکیشن خودتان دارید.
حالا وظیفه شما این است که خودتان را به طور کامل در کشف علت این مشکل غوطه ور کنید و سپس بررسی کنید که چطور یک اپلیکیشن موبایل می تواند آن را حل کند.
فقط به خاطر داشته باشید که زمان و پول زیادی صرف توسعه یک اپلیکیشن می شود، بنابراین “ایده پردازی” زمانی برای بررسی سختگیرانه اعتبار و دوام ایده شما است.
مرحله 2: رقابت ــ جایگاه سازی موفقیت آمیز اپلیکیشن
فرض کنیم شما به اپ استور رفته و دسته بندی زیبایی را انتخاب میکنید. همانطور که احتمالاً تصور میکنید، گزینه های بی شماری به شما ارائه خواهد شد.
چشم پوشی از این حقیقت بسیار آسان است که مهم نیست شما چه دسته بندی هایی را برای اپلیکیشن خود انتخاب می کنید، دقیقاً همین اتفاق برای آن خواهد افتاد.
امروزه، هزاران اپلیکیشن برای یک هدف مشابه وجود دارد. به همین دلیل است که تحلیل رقبایی که پیش رو دارید، راه خوبی است برای دست به کار شدن و موقعیت یابی اپلیکیشن تان برای ارائه عملکردی بهتر نسبت به سایر اپلیکیشن ها در دسته بندی هایی که انتخاب میکنید.
برای تحقیق درباره اپلیکیشن های دیگر، این معیارها را در نظر بگیرید: تعداد نصب، تاریخچه شرکت تولید کننده، تعداد ستاره ها، و نظرات کاربران.
اما … اساتید به ما گفته اند که یک چیز را سریع انتخاب کنیم و سپس فقط از ایتریتور استفاده کنیم.
البته. اما این کار فقط به منظور تکرار کردن به نوعی هدر دادن منابع است. ایتریشن های خوب، اما وقتگیر، هزینهبر و صادقانه بگویم گاهی ناامیدکننده هستند.
بررسی رقبا، تعداد ایریتیشن ها را کاهش داده و به شما کمک می کند که آن عامل منحصر به فرد را، که شما را از بقیه گزینه ها جدا کرده و باعث می شود که به چشم مخاطب هدف خود بیایید، بشناسید.
«اما چطور مخاطب هدف خود را بشناسیم؟» خوشحالم که پرسیدید.
مرحله 3: شناخت مخاطب هدف
فرض کنید که یک فروشنده بستنی هستید، مسلم است که هیچوقت کنار معروفترین بستنی فروشی شهر مغازه نمیزنید! نمی توانید فقط فکر کنید که: «مردم برای بستنی به اینجا می آیند. ما بستنی می فروشیم … بنابراین این باید ایده خوبی باشد». نه، این روش کار نیست.
به شکلی مشابه، نمیتوانید فقط اپلیکیشن خودتان را روی اپ استور و در یک گروه خاص قرار دهید و بعد دعا کنید که همه چیز خوب پیش برود.
برای ساخت یک اپلیکیشن موفق، باید یک جمعیت هدف مشخصی را تعریف کنید که قصد دارید خدمتی در اختیارش قرار دهید. برخی معیارهای مفید در این زمینه عبارتند از: سن، جنسیت، موقعیت، سرگرمی ها و غیره.
یکی دیگر از معیارهایی که اغلب نادیده گرفته می شود، برند تلفن همراه مورد استفاده مخاطب هدف است. میپرسید چرا این موضوع اینقدر مهم است؟
چون تلفن ها (درست مانند هر دستگاه دیگری) دارای مشخصات و محدودیت هایی هستند که شما را مجبور می کنند عواملی را در نظر بگیرید، مانند وضوح صفحه، اشباع رنگی و دیگر عوامل فنیتر مانند عملکرد سخت افزار، عمر باتری و لوازم جانبی مورد نیاز (برای مثال اپلیکیشنهای اینترنت اشیاء).
مرحله 4: کسب درآمد از اپلیکیشن
آه موضوع پول … حالا که تصمیم گرفتید که مخاطب هدف شما کیست، باید مشخص کنیم که چگونه کسب درآمد کنید.
لطفا یکی از آن افراد نباشید که به سادگی این بخش را رد می کنند و آن را با یک استدلال مضحک و ریاکارانه توجیه می کنند که «من این کار را برای پول انجام نمی دهم». خبر مهم: این کار را برای پول انجام میدهید.
شما فقط دارید خودتان را فریب میدهید و از این حرف به عنوان یک بهانه محافظهکارانه استفاده می کنید تا اگر اپلیکیشن شما هیچ درآمدی نداشت، مجبور نباشید با خودتان رو به رو شوید و بگویید “اپلیکیشن من هیچ درآمدی برایم نداشت، پس به وضوح یک شکست بوده است”. و فقط با گفتن “خوب … من به خاطر پول این کار را نکردم” آن را توجیه کنید.
البته، اگر یک هدف مالی تعیین کرده و برای رسیدن به آن برنامه ریزی کنید، چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
ترجیح میدهم این گام را با عنوان «نحوه متقاعد کردن غریبه ها برای فرستادن پول برای شما از طریق اینترنت» توصیف کنم. کمی صریح است، اما دشواری کار را به خوبی نشان میدهد.
این یک راهنمای کسب درآمد نیست، بنابراین خیلی به آن نمیپردازیم، اما به چند روش اشاره میکنم که برای درآمدزایی اپلیکیشن شما مناسب خواهند بود: خریدهای درون برنامهای، اسپانسر گرفتن، درآمد تبلیغاتی، جذب سرمایه جمعی، مدل فریمیوم، و تبلیغات سنتی.
باز هم میگویم این یک راهنمای کسب درآمد نیست، اما به عنوان اشارهای کوچک، سعی کنید بفهمید که مخاطبین هدف شما معمولا برای چه چیزهایی آنلاین پول پرداخت می کنند و از آن به عنوان نقطه شروع استفاده کنید.
مرحله 5: تعیین MVP
آخرین گام از مرحله اکتشاف، تعریف نقشه راه برای پروژه است، اما نه همه چیز آن، فقط حداقل محصول پذیرفتنی. هرچند این می تواند معانی زیادی داشته باشد، اما ساده ترین راه برای توضیح MVP یک محصول قابل آزمایش است که کامل نیست.
چرا قابل آزمایش؟ چون به شما کمک می کند در مراحل اولیه اطلاعات و بازخورد کاربران را جمع آوری کنید. براساس این بازخورد، پیشرفت های تدریجی را برای بازنویسیهای بعدی در نظر خواهید گرفت.
طراحی UX ــ طراحی تجربه کاربری برای اپلیکیشن
مشتری: چه زمانی میتوانیم برخی از صفحات اپلیکیشن را ببینیم؟ ما به عنوان رنگ اصلی رنگ آبی را انتخاب کرده ایم.
من: همم … پست وبلاگم را ببینید، قسمت “طراحی UX، طراحی تجربه کاربری برای اپلیکیشن شما”
حتی یک اپلیکیشن با بهترین طراحی ظاهری هم، در صورت نداشتن درک شهودی و کارایی، ممکن است به خوبی در اپ استور دیده نشود.
به عنوان یک کاربر، شما می خواهید زمانی که یک اپلیکیشن را باز میکنید، احساس کنید که از قبل همه چیز را به صورت شهودی میدانید اینکه کجا باید کلیک کنید، چه اقداماتی برای انجام وجود دارد، چطور به جای مشخصی از برنامه بروید و غیره.
لحظه ای که در مسیر آشنایی با اپلیکیشن گیر کنید، آن را کنار گذاشته و اپلیکیشن دیگری را امتحان میکنید. به نظر حرکت آشنایی است؟
پس باید چه کار کنیم تا مطمئن شویم این اتفاق برای کاربران احتمالی، که این همه وقت صرف تحقیق درباره شان کرده ایم، نمی افتد؟ از UX استفاده میکنیم.
طراحی UX چیست؟
UX فرآیند تولید محصولاتی است که تجارب معنی دار و مناسبی را برای کاربران فراهم می کنند. این شامل طراحی تمام فرآیند کسب و یکپارچه سازی محصول میباشد، ازجمله جنبه های برندسازی، طراحی، کارایی و عملکرد اساس طراحی تعاملی.
بیایید برخی از فرآیندهای طراحی UX را بررسی کنیم.
مرحله 1: معماری اطلاعات
به بیان ساده، معماری اطلاعات (یا IA) تعیین می کند که برای به حداکثر رساندن قابلیت دسترسی و سهولت استفاده، چگونه تمام محتوا باید سازماندهی شود. درواقع سفر کاربر را مدنظر قرار میدهد، مسیری که کاربرها برای انجام اقدامات مورد نظر خود در اپلیکیشن طی میکنند.
در این مرحله است که شما تصمیم می گیرید علاوه بر قابلیت و عملکرد کلی اپلیکیشن، چه ویژگی هایی را برای کمک به کاربران در این سفر به کار ببرید. همچنین تصمیم می گیرید که چگونه این اطلاعات را ارائه داده و سازماندهی کنید.
معمولا فرآیند IA با نوشتن فهرستی از ویژگیهای مورد نظر و چند طرح اولیه از نحوه نمایش و جای هر عملکرد در اپلیکیشن آغاز می شود. در نتیجه این مرحله به جریان و سفری که کاربر پشت سر میگذارد میرسیم که به عنوان بلوک های سازنده وایرفریم عمل می کنند.
مرحله 2: وایرفریمینگ اپلیکیشن
یک وایرفریم که با اسم طرح کلی یا بلوپرینت هم شناخته میشود (شوخی کردم درواقع کسی از این اسم ها استفاده نمی کند) یک راهنمای تصویری است که اسکلت یک اپلیکیشن را نشان داده و ایده ای کلی از “ظاهر و احساس” اپلیکیشن طراحی شده می دهد.
با وجود یک وایرفریم، شما به آسانی میتوانید مفهوم موردنظرتان را به تیم سازنده توضیح داده و از همان ابتدا انتظاراتی منطقی را تعیین کنید.
وایرفریمینگ باعث بهبود جابهجایی نابسامان و درهم و برهم بین مراحل مختلف طراحی می شود. پاک کردن ایدهها از یک اسکیس بسیار آسان تر از بازنویسی کدها است! وایرفریمهای خوب برای کمک به راه اندازی موثرتر و اصولیتر اپلیکیشن شما حیاتی هستند.
مرحله 3: نمونه اولیه با قابلیت کلیک کردن
حالا که چند صفحه طراحی شده دارید، حالا وقت آن است که با InVision آشنا شوید، ابزاری ضروری برای جعبه ابزار طراحان. این یک راهنما برای InVision نیست، اما استفاده از آن به قدری آسان است که نیازی به راهنمایی ندارد. فقط صفحات را در آن آپلود کرده و آن ها را به هم لینک کنید.
بعد InVision را روی گوشی دانلود کرده و نمونه اولیه خود را آزمایش کنید. عالی نیست؟ اپلیکیشن شما در این مرحله هیچ کاربردی ندارد، اما همین کافی است.
شما هنوز هم میتوانید روی بخشهای مختلف آن کلیک کرده تا برخی از نقص های ظاهری آن را شناسایی کنید. بعد تغییرات لازم را روی وایرفریم ایجاد کنید و دوباره آن را آزمایش کنید.
این روند را تا زمانی تکرار کنید که از نتیجه راضی شده باشید و بعد آماده اید تا عکس های زیبایی بسازید.
طراحی رابط کاربری (UI) ــ زیباسازی اپلیکیشن
میدانم این مورد ممکن است با آنچه تا کنون گفتم متناقض به نظر برسد، اما طبق آمار 94% از برداشت اولیه ای که افراد از یک اپلیکیشن موبایل دارند، بر پایه طراحی آن است.
بنابراین در حالی که ظاهر همه چیز نیست، بسیار رابط کاربری (UI)، به وضوح نقش بزرگی را در کیفیت درک کلی از اپلیکیشن شما بازی می کند.
UI و UX را باهم اشتباه نگیرید
گرچه UI و UX در ابعاد بسیاری همپوشانی دارند، اما وظایف متفاوتی دارند. در حالی که UX با ارایه برنامه های کاربردی مطلوب و یک تجربه خوشایند برای کاربران، سطح رضایت آنها را افزایش میدهد، UI ظاهر برنامه و عملکرد بصری آن را تعریف میکند (موارد انیمیشنی و …)
مرحله 1: ایجاد راهنمای سبک
تا به حال برنامه ای دیدهاید که از 10 رنگ دکمه متفاوت، 5 گرادینت مختلف و 20 فونت گوناگون استفاده کند؟ ما هم ندیده ایم. دلیلش این است برنامه هایی که ما هر روزه استفاده می کنیم، طراحانی دارند که آگاه هستند که می توانند از این تله معمول، تنها با داشتن یک راهنمای سبک، اجتناب کنند.
امتیاز دیگری که دارند این است که، می توانند به عنوان راهنما برای توسعه دهندگان برای کدگذاری و اجرای رابط اپلیکیشن عمل کنند.
مرحله 2: ساخت طرح رندرشده
این مرحله بسیار ساده است. در اصل باید تمام المان ها را از راهنمای سبک خود گرفته و آن ها را روی وایرفریم بیندازید (خب شاید انداختن لازم نباشد، آن ها را به آرامی روی وایرفریم پیاده کنید).
اگرچه بسیار مهم است که به راهنمای سبک خود پایبند باشید، اما برای به روز نگه داشتن راهنمای سبکتان، از تغییر چیزها نترسید. راهنمای سبک باید یک بخش زنده باشد که با تغییرات شاخصه های برنامه، تغییر کند.
مرحله 3: تهیه یک طرح رندرشده قابل کلیک
بعد از رندر همه صفحات، به نمونه اولیه خود بازگشته و دوباره آن را آزمایش کنید. این قسمتی است که نیاز است بارها تست کنید، چون هرگونه تغییر فراتر از این مرحله به شکل چشم گیری گران تر می شود.
چند نکته:
به زیبایی آن توجه کنید
می دانم که گفتیم ویژگی های کارآمد و عملکرد درست خوب است. این چیزی است که همه موعظه می کنند و تقریباً اغراقآمیز است. اما زمان آن است که بر روی بخش زیباییشناسی تمرکز کنید. می توانید یک قدم فراتر رفته و از کمی انیمیشن و چیزهای کوچکی که ممکن است اپلیکیشن شما را از بقیه متمایز کند، استفاده کنید.
جدیدترین ایده های UI را دنبال کرده و از آن ها استفاده کنید
در زمانی که همه می گویند ” خارج از چارچوب” فکر کنید، ما می گوییم اگر شما بتوانید یک چارچوب خوب درست کنید، بسیار خوب است که در داخل آن قرار بگیرید.
انجام تست بتا
بعد از انجام آنچه تاکنون گفته شد، میتوانید از تعدادی از کاربران احتمالی کمک بگیرید. این کار دیدگاهی درمورد نحوه کار و ظاهر برنامه تان به شما می دهد و شما را از هر گونه تغییر بزرگی که لازم است قبل از توسعه انجام دهید، آگاه میکند.
تحویل طرح به بخش توسعه
خب شما کمی تلاش کردید و اساس اپلیکیشن خود را مشخص کردید. عالی است. حالا فقط آن را به توسعهدهنده ارسال کنید، 12 هفته صبر کنید و دیگر کار تمام شده، تبریک!
شوخی کردم، درواقع مرحله بعدی یکی از سخت ترین مراحل در کل طراحی اپلیکیشن و فرآیند توسعه است. مرحله تحویل طرح به توسعه دهنده.
تحویل طرح نیازمند ارتباط مداوم از مرحله اول پروژه، بین طراحان و توسعه دهنده است. فقدان این رابطه منجر به سردرگمی و ایجاد ریسک می شود، دو چیزی که قطعا نمی خواهید در نهایت در کیفیت محصول شما ضعف ایجاد کنند.
بنابراین چگونه از همکاری مناسب بین طراحان و توسعه دهندگان اطمینان حاصل کنید؟
این مراحل را دنبال کنید:
مرحله 1: طراحی منظم فایل ها
صفحات، لایه ها و آرتبوردها را مرتب نگه داشته و به درستی نامگذاری کنید. نامگذاری صفحات باید به طور طبیعی عملکرد آن ها را تعریف کند. بنابراین برای فایل ها یا صفحاتی که دارید، به سبکی یکپارچه و ثابت، نام های معنی دار بدهید. (برای مثال، ورود-صفحه-اصلی)
لایه ها را به شکلی مناسب گروه بندی کنید.
اگر با فتوشاپ کار میکنید، از اسمارت آبجکت استفاده کنید. به این دلیل که آن ها مقیاس خوبی دارند و توسعهدهندگان برای این کار عاشق شما خواهد شد.
گروهها و لایهها را رنگبندی کنید تا حالات کلیکی، حالات شناور و دیگر عناصر تعاملی را متمایز و مشخص کنید.
مرحله 2: به اشتراک گذاری اهداف کلیدی کاربر
به اشتراک گذاری اهداف اپلیکیشن تان با توسعه دهندگان، به آنها این امکان را میدهد تا خود را جای کاربر قرار داده و صفحات را به منطق نر مافزاری تبدیل کنند. اهداف را یادداشت کرده و آن ها را به عنوان مرجع با توسعهدهندگان به اشتراک بگذارید تا در هنگام کدگذاری به آن توجه کنند.
مرحله 3: به اشتراک گذاری نمونه اولیه با توسعه دهنده
نمونه اولیه شما به توسعه دهندگان تصویری روشن از آنچه که قرار است بسازند میدهد تا در هنگام ساخت به آن توجه کنند.
با وجود نمونه اولیه، توسعه دهندگان میتوانند به راحتی جریان اطلاعات و مشخصه های درونی اپلیکیشن شما را درک کنند. اگر هر گونه سردرگمی به وجود بیاید، آن ها همیشه می توانند به نمونه اولیه مراجعه کنند تا بررسی کنند که جریان صفحات نمایش باید چگونه باشد، چه ویژگی هایی را باید شامل شود، انیمیشن ها، نحوه انتقال صفحات و همه چیز مرتبط با هر صفحه نمایش باید چه شکلی داشته باشد.
مرحله 4: به اشتراک گذاری مشخصات طراحی
داشتن دانش اولیه درباره HTML و CSS به شما کمک می کند ساختار طراحی اپلیکیشن خود را به شکلی ایجاد کنید که کار توسعه دهندگان را برای کدگذاری آسان سازد (یا حداقل دردسر کمتری داشته باشد).
همچنین می توانید از راهنمای سبک یا سیستم طراحی که قبلا به عنوان ابزار ساخته اید برای به اشتراک گذاشتن عناصر اصلی طراحی مثل میزان شفافیت، رنگ ها، فونتها، ارتفاع و عرض، محوربندی، فاصله و غیره استفاده کنید.
بنابراین، هرچند طراحان و توسعه دهندگان روی جنبه های مختلفی از یک اپلیکیشن موبایل، کار متفاوتی انجام میدهند، اما هدف کار آن ها یکسان است. درنتیجه برای ارائه یک محصول با کیفیت، وجود ارتباطی آرام و سالم بین طراحان و توسعه دهندگان، اهمیت بسیاری دارد.
جهت مطالعه ادامه این مطلب روی «طراحی اپ چیست؟ از طراحی پیشرفته تا پایش نهایی» کلیک کنید.
بدون دیدگاه